توییتر در گذشته برند مهم و بزرگی به شمار میرفت. بسیاری از رسانههای اجتماعی به عنوان زیر مجموعه توییتر، همواره تحت مالکیت آن بودند. کاربران در محیطی جذاب مدام توییت و ریتوییت میکردند و البته همه متفق القول بودند که یک پرنده آبی، شاد، خوشحال و متمایز از بقیه رقبا، نماد شبکه ای اجتماعی شگفت انگیز با امکان برقراری ارتباط با دیگران میباشد.
برند توییتر با فعالیت اجتماعی عجین شده و یکی از مهم ترین نیازهای انسان، یعنی برقراری ارتباط با بقیه انسانها، را برآورده میکند. از نظر برخی کاربران، حضور پر رنگ در توییتر راهی برای بیان شخصیت و باورهای فردی به شیوه ای جذاب و ارزشمند به شمار میرود.
برند توییتر از چنان قدرت زیادی برخوردار است که ممکن است برخی برندها به آن حسادت کنند.
در جریان تغییر نام برند از توییتر به x، سه عامل مهم باید لحاظ شوند:
هزینه تغییر نام برند بالاست.
تغییر نام برند بسیار پر هزینه و دشوار خواهد بود. نیسان دو سال زمان صرف تغییر نام برند از «داتسون» به نیسان کرد و در این راستا کمپین تبلیغاتی «نام من نیسان است» را راه انداخت. در آن زمان، سهم نیسان از بازار خودرو 25 درصد کاهش یافت اما چهارسال بعد برند جدید به جایگاه قبلی خود بازگشت.
2. توسعه یک برند بدون تغییر نام، گزینه خوبی به نظر میرسد.
نام قدرتمندی مانند توییتر میتواند برای پوشش ویژگیها و خدمات جدید و در عین حال حفظ داراییهای خود در مسیری درست توسعه یابد. این واقعیت که امکان ارسال متنها و ویدئوهای طولانی تری فراهم میشود، با وجود بهبود جایگاه برند، کاربران را گیج و سردرگم نخواهد کرد. علاوه بر آن، ارائه خدمات مالی بیشتر و گسترده تر، هیچ نیازی به تغییر نام برند ندارد. در صورت لزوم، میتوان از یک سری برندهای زیر مجموعه یا تایید شده برای معرفی خدمات جدید، احتمالا تحت عنوان یک راه حل موقت، استفاده کرد. چنین برندهایی از این مزیت خاص برخوردارند که میتوانند از طریق توصیف دامنه و ویژگیهای سرویس جدید، مطمئن شوند که هیچ نوع ابهام و سردرگمی به وجود نخواهد آمد.
3. تغییر نام برند باید نشان دهنده یک تغییر مهم و معنادار باشد.
تغییر نام برند فرصتی است برای توضیح یک تغییر قابل توجه در استراتژی، ماموریت، برنامهها، ارزشها یا پیشنهادات یک سازمان. چنانچه تغییرات معتبر و قابل درک باشد، اقدام فوق بهترین کارکرد را خواهد داشت. در این مرحله خاص، تغییر نام توییتر به x احتمالا کمی زودتر از موعد رخ داده زیراخدمات و محصولات جدید در آینده نه چندان نزدیک عرضه خواهند شد. علاوه بر این، موفقیت در زمینه انتخاب نامی جدید برای برند مستلزم انجام یک تغییر کلیدی در نوع خدمات و در نتیجه احیاء اعتماد کاربران و تبلیغ کنندگانی است که بابت کاهش سطح کنترل محتوا نگرانند.
نویسنده معتقد است که آقای ایلان ماسک میتواند هر چه سریع تر از برخی توصیههای مطالعه محور مشاوران در زمینه برندسازی و در نهایت فرآیند تصمیم گیری استراتژیک بهره برد.